زیرک و خنگ!!!

پدری چهار تا از بچه های خودش را برد توی اتاق و گفت این جا را مرتب کنید تا من برگردم. می خواست ببینه هر کدومشون چی کار می کنه، خودش هم رفت پشت پرده. از اونجا نگاه می کرد می دید و کارهاشون رو می نوشت توی یک کاغذ که بعد برای خودش حساب و کتاب کنه ...

 



:: موضوعات مرتبط: مذهبی , مهدویت , ,
:: برچسب‌ها: داستان های کوتاه و زیبا درباره امام زمان , امام زمان , مهدویت , زیرک و خنگ , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : م.م.سلمانی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد